روز جهانی مول !!!! و یک مطلب طنز _شیمی
شیمیست ها در ساعت 6.02 بعد از ظهر یا صبح ، 23 اکتبر هر سال به افتخار عدد مول جشن می گیرند . آمادئو آووگادرو دانشمندی است که مطالعات با ارزشمندی در شیمی انجام داده است.
23 اکتبر مصادف است با اول آبان ......آنچه در ذیل میخوانید خلاصه ای از سرگذشت آمادئو آووگادرو است که از مجله شیمی برداشت شده است...
این شيمي فيزيکدان ايتاليايي در 9 جون 1776 در تورين زاده شد ، پدرش وکيلي برجسته و کارمندي عاليرتبه بود . آمادئو ، نخست درسهاي دوره ي ابتدايي را در خانه فرا گرفت و سپس براي آموختن درسهاي دوره متوسطه به دبيرستاني در زادگاهش روانه شد . از آنجا که او از يک خانواده ي بسيار مذهبي برخوردار بود به پيشه ي قضاوت روي آورد و در رشته ي حقوق درس خواند و به درجه دکترا در قانونهاي کليسا دست يافت و به کارهاي حقوقي پرداخت.
وي پس از چندي به علوم تجربي روي آورد و به فلسفه ي طبيعي هم علاقه نشان داد و به اين ترتيب به صورت خصوصي رياضي و فيزيک را فرا گرفت . احتمال مي رود که او شيفته ي کشف هاي جديدي هم ميهن خود الساندر ولتا شده باشد زيرا نخستين پژوهش علمي مشترک او و برادرش در زمينه ي برق بود .
آمادئو در دانشکده ي وابسته به فرهنگستان تورين درس ميداد که به استادي فلسفه ي طبيعي در کالج ورچلي نيز دست يافت . با تاسيس نخستين کرسي فيزيک و رياضي در شهر تورين ايتاليا ، آووگادرو به اين مقام رسيد و در سال 1809 نيز استادي رياضي و فيزيک را از آن خود کرد .با اين که سال بعد به علت دگرگوني هاي سياسي از اين کرسي برکنار شد ، اما پس از دو سال به عنوان افتخاري استاد ممتاز دست يافت . او در سال 1820 استاد فيزيک دانشگاه تورين شد.
آووگادرو نظريه گيلوساک را در باره ي گازها بررسي کرد و در سال 1811 از راه آزمايش و محاسبه نشان داد که حجم هاي برابر از گازهاي گوناگون، در دما و فشار ثابت داراي تعداد مولکولهاي برابر هستند. اکنون اين مفهوم را "فرضيه يا قانون آووگادرو " مي نامند .
تعداد مولکولهاي يک گاز در اين شرايط ، برابر X 1023 ۶/۰۲۰۴ است که براي آسان شدن کار محاسبه، آن را برابر X1023 ۶/۰۲۲در نظر ميگيرند .اين عدد در سده ي نوزدهم ، به افتخار آووگادرو " عدد آووگادرو " نام گرفت و با نماد N يا NAنمايش داده شد.
بيشترين شهرت آووگادرو از فرضيه اي بود که در سال 1811 ارائه کرد . او نخستين کسي بود که بين اتم و مولکول تفاوت قائل شد و در واقع واژه ي مولکول را به واژگان شيمي وارد کرد . با وجود همه ي اين تلاشها ، پس از چندي نظريه هاي آووگادرو به فراموشي سپرده شد ، زيرا دالتون آن را کنار گذاشت و برسيليوس هم به کلي از آن بي خبر بود . کانيتسارو روشهاي تازه اي را براي تعيين جرم اتمي ارايه داد که در آن از فرضيه ي به فراموشي سپرده شده ي آووگادرو ، بهره گرفته بود .
اين دانشمند به درستي فرضيه هاي آووگادرو پي برده بود و به شدت به دفاع از آن پرداخت و ديدگاههاي خود را چنان بازگو کرد که شيميدان ها را شيفته ي خود ساخت ، درست در زماني که نيم سده از چشم فرو بستن آووگادرو از جهان مي گذشت.
بدون شرح
جان عزيزم من اين نامه رو مي نويسم كه بگم نمي تونم با تو ازدواج كنم . من نامزديمون رو بهم ميزنم . فكر ميكنم بخواي بدوني چرا ؟ پس بذار توضيح بدم . از اول شروع مي كنم . همه اينها از وقتي شروع شد كه من ، دختر اكتينيوم ـ227 توسط اشعه آلفا متولد شدم . من نه تنها بي ثبات بزرگ شدم ، بلكه روانپزشك من اخيراً گفته كه من مبتلا به جنون جواني و بيماريهاي رواني هستم و براش سخته كه بگه من 20 تا ايزوتوپ جدا دارم . حقيقت تاسف بار اينه كه فرانسيم ـ223 (طولاني عمرترين ايزوتوپ من) نيمه عمره منه و 21 دقيقه زندگي مي كنه و بعد از اون من به راديوم ـ223 تبديل مي شم . فرانسيم-221 من ، نيمه عمره و فقط 8/4 دقيقه زندگي ميكنه و چون خونواده ما طول عمر كوتاهي داره نمي تونيم مورد استفاده مفيدي واقع بشيم . من بچه ساكتي بودم . وقتي هستي و وجود من در سال 1939 توسط مارگارت پري در مؤسسه كوري در پاريس كشف شد ، من خيلي هيجان زده بودم ! بعد از كشف من در اين كشور اسمم رو فرانسيم گذاشتند . اونا منو با خواهرام ( ليتيم، سديم، پتاسيم، روبيديم و سزيم ) آشنا كردن . من هم خيلي زود ياد گرفتم كه عضوي از خونواده فلزات قليايي هستم . ما شباهت هاي زيادي به هم داشتيم ؛ يك ظرفيتي بوديم.
در هواي آزاد كدر مي شديم و دماي ذوب پاييني داشتيم و با آب واكنش مي داديم . البته فقط اينا نبود ، ما در مجموع بلور نرمي داشتيم ، در طبيعت به صورت آزاد وجود نداشتيم بلكه به صورت تركيباتي از هاليدها و تركيبات مضاعف با فلزات بوديم . پدر مي گه : مهمترين شباهت من و خواهرام آرايش الكتروني اتمهامونه . يه دفعه از اون پرسيدم كه چرا ليتيم رو بيشتر دوست داره و چون من دوباره بي ثباتي رو شروع كرده بودم پدر بالاخره اعتراف كرد كه ليتيم رو به خاطر رفتار با ثباتش كه بخشي از زندگيشو ساخته بود بيشتر دوست داره . مي گفت : من هيچ هدف با معني كه بتونه ببينه ندارم و بعد منو از سر تا پا بررسي كرد و گفت كه بايد يه كاري با جرم اتميم بكنم. من گريون به طرف اتاقم رفتم و به آيينه نگاه كردم . جرم اتمي من در حدود 223 بود يعني بيشتر از هر كسي توي خونوادم ( خانواده فلزات قليايي ) . جان ! من اصلاً نمي تونم اينو تحمل كنم ! تو ديدي كه تلاش من براي رژيم گرفتن بيهوده بود . مقدار بسيار زيادي از من در پوسته زمين وجود داره .من وقت زيادي براي فكر كردن دارم . داشتن دماي ذوب270 درجه سانتيگراد چيز خيلي بدي هم نيست . در واقع تغييرات حالتي من ، هيجان زيادي به زندگيم مي بخشن . ولي يه چيزايي هست كه منو اذيت ميكنه ؛ حتي بيشتر از 30 سال پيش كه من كشف شده بودم ، خواهرام تحويلم نمي گرفتن و هنوز هم منو به خاطر هيچي ترك مي كنن . خونواده قليايي هميشه مشهور بوده ولي هيچ كس من واقعي رو نمي شناسه ! چرا كه يادم مي ياد در ”شيمي معدني“ ر.ت.سندرسون گفت :”بجز شباهت كوچكي كه بين فرانسيم و سزيم وجود داره ، چيز زيادي از اين عنصر شناخته شده نيست“ . سزيم! اون منو با سزيم مقايسه كرد ؛ خواهر من كه توسط يه كاني به اسم پلاسيت استخراج مي شه ، هيچ كس ، هيچ وقت ، هيچ مقدار قابليت اندازه گيري منو توي اون آشغال پيدا نمي كنه ! متاسفم كه دوباره دارم بي ثباتي رو شروع مي كنم . راستي ، تا حالا شنيدي كه مردم منو واقعاً به صورت مصنوعي درست مي كنن؟ درسته ! كاري كه اونا مي كنن بمبارون كردن تريوم با پروتون هاست كه در يك لحظه فرانسيم ساختگي به وجود مي ياد . جالبه نه ؟! كي مي دونه ؟ شايد يه روزي اين عنصر خوب و قديمي با عدد اتمي 87 به جامعه نفوذ پيدا بكنه و اون وقته كه من اونچيزي رو كه هستم رو مي پذيرم ! ولي تا اون وقت ، ميدونم كه ما هيچ وقت نمي تونيم با همديگه باشيم . جان ، من واقعاً متاسفم . لطفاً سعي كن كه درك كني . من هميشه تو رو دوست دارم و هيچ وقت زندگي كوتاهمون رو فراموش نميكنم .
دوستدار هميشگي ات فرانسيم آلكاني